پارس دارای دو معنی و مفهوم گوناگون است. پارس یکی در معنی نام قوم و ایالتی در جنوب مرکزی ایران و کرانهٔ خلیج فارس بودهاست، و دیگری با کاربرد گستردهتری نام اقوام و ملتهای دشت و بلندیهای ایران و شامل مرزهای امپراتوری پارس میشود و برابر با نام ایران است.
در شاهنامه بیشتر از ۷۲۰ بار نام ایران و ۳۵۰ بار نیز نام ایرانی و ایرانیان بکار رفته اما در دنیای غرب، در رم و یونان قدیم به جای ایران نام پرسیس را به کار میبردند در حالی که پارس از نظر جغرافیایی تنها یک ایالت ایران بودهاست و در جغرافیای دوره اسلامی نیز به منطقه جنوب ایران گفته میشدهاست.
سرزمین البته بارها بزرگتر از استان کنونی فارس بودهاست و سراسر کرانهٔ خلیج فارس، هرمزگان، یزد، بخشی از اصفهان و بخشی از استان کنونی کرمان را نیز در بر میگرفتهاست. در قدیم همهٔ کرانهٔ خلیج فارس و دریای عمان با نام دریای فارس یا دریای پارس شناخته میشدهاست.
بر اساس آنچه در تقسیمات کتابهای دوره امپراتوری اسلامی (معجم البلدان و کتاب ابن حوقل، مقدسی، استخری و جغرافی نویسان اسلامی قرون وسطی) آمدهاست، ایالت یا «اقلیم فارس جنوب» ایران و کرانهٔ خلیج فارس که در غرب آن خوزیه (اهواز) و بصره (پسراه) و آپالو (ابله) و در شرق آن مکران، کرمانیا و در شمال شرقی آن خراسان وجود داشت.
عربها این منطقه را اقلیم فارس و مردم این منطقه را فارسی مینامیدند. اما اروپاییان در تمام دورههای تاریخی همه اقلیمهای ایرانی را پارس و پرسیا نامیدهاند. پارسها قومی از نژاد آریایی بودند که با اسبها و دامهای خود در میان دشتها و کوهستانهای گرم سیری و سرد سیری سیر میکردند. امپراتوری هخامنشی بر یکجانشینی این قوم تأثیر زیادی گذاشت.
پارت ها و پارسها شیوه زنگی یکسانی داشتند و بهترین اسب سواران زمان خود بودند. به همین دلیل عربها پس از فتح ایران به بهترین اسب سواران و چابک سواران فارس میگفتند. آنها واژه فارس را جایگزین کلمه عربی جواد، خیل و خیول عربی کردند و امروزه فارس را مترادف با شوالیه و جنگجو نیز بکار میبرند.
یکی از معانی پارس، اسب میباشد. ایرانیان باستان لقب افراد را بر پیشهٔ اسب خود شناسایی میکردهاند مانند سفید اسب، سه اسب پیر اسب زراسب و... در دربار هخامنشی اسبهای تربیت یافتهای بودهاست در سفرنامه فیثاغورس نادرترین گونه اسب جهان نامیده شدهاند که به آنها پارسی میگفتهاند.
اروپاییها که جنوب ایران را با نام پارس میشناختند همواره سرزمین ایران را با گونههای مختلف واژههایی که از پرسیس یونانی مشتق شده میگفتند و این نام را البته بر همهٔ سرزمین و فلات ایران نیز اطلاق میکردند همانگونه که نام شهر مراکش را به کل سرزمین مغرب عربی و نام بندر موسمبیک را بر کل موزامبیک میگفتند.
در شاهنامه نیز که بیشتر از ۷۲۰ بار نام ایران برده شدهاست پارس - زابلستان- خراسان- کرمان - مکران - مازندران - طبرستان - و... نام ایالتهای ایران هستند.