یونانیان
یونان باستان از صدها دولت - شهر مستقل تشکیل میشد. از سده هشتم پیش از میلاد، یونانیان آغاز به ساختن شهرهای جدید در کرانههای مدیترانه کردند. این نوآبادهای یونانی با امپراتوری قدرتمند هخامنشیان در تماس بودند. در نتیجه تشنج بین یونان و ایرانیان زیاد شد و سرانجام در سال ۵۰۰ پیش از میلاد، به جنگ میان اشان انجامید. در سال ۴۷۹ قبل از میلاد ارتش متحد دولت-شهرهای یونان، هخامنشیان را شکست دادند. البته این شکستها دو طرفه بودهاست. یعنی موجب ضعف هر دو امپراتوری بود.
آکروپولیس باقیماندههای اکروپولیس، آتن امروزی را در بر میگیرد. آتن ثروتمندترین و بزرگترین ناحیه شهری یونان بود. شهروندان این شهر از یک دمکراسی ابتدایی (دولت مردمی) برخوردار بودند.
تا پیش از سده پنجم پیش از میلاد، ناحیه شهری اسپارت بیشتر نواحی جنوب یونان را تحت کنترل داشت. این ناحیه را منطقه «پلویونی» مینامند. زندگی اسپارتیها در جنگ میگذشت. همه شهروندان مذکر و بالغ، اعضاء تمام وقت ارتش محسوب میشدند. زنها آموزشهای فیزیکی میدیدند تا بتوانند بچههای قوی و نیرومند به دنیا بیاورند. هنگامی که شهروندان اسپارتی مشغول پرداختن به امور جنگی بودند، غلامان (بردگان) روی زمین کشاورزی میکردند.
نخستین مسابقات المپیک، در شهر المپیا، در جنوب یونان برگزار میگردد.
رومیان
حکومت نخستین امپراتور روم، آگوستوس در سال ۲۷ پیش از میلاد آغاز شد. این حکومت شاهد آغاز پکس رومانا، یا دوران ثبات سیاسی و شکوه و جلال فراوان بود که نزدیک به ۲۰۰ سال ادامه داشت. در طول این دوره، امپراتور روم به مدیترانه و بخش اعظم اروپای غربی حکومت میکرد. امپراتوری به شکل کاملی سازماندهی شده بود و به خوبی اداره و کنترل میشد. یک شبکه از راهها سرزمینهای امپراتوری را به پایتخت، رم، متصل میکرد. لژیون آموزش دیده روم از تمام نقاط بحرانی در طول مرزهایش دفاع میکرد. شهروندان رومی از یک قانون مشترک، فرهنگ مشترک و زبان مشترک، لاتین، بهرهمند بودند. متأسفانه این دوران در اواخر سده دوم میلادی با تهاجم گسترده اقوام ژرمن و ورود بیماری طاعون به همراه سپاه امپراتور مارکوس آورلیوس و بیکفایتی امپراتوران بعد از مارکوس آورلیوس - ازقبیل پسرش کمودوس - امپراتوری شروع به انحطاط کرد. امپراتوری پس از قریب یک قرن هرج و مرج سرانجام توسط دیوکلتیانوس احیا شد، اگرچه روم جدید هیچگاه از لحاظ سیستمی و مشی حکومت لا روم قبل از هرج و مرج یکسان نبود. چرا که استبداد دربار روم در این دوره بیشتر و حقوق شهروندی کمتر شد. روم نیز به دو ناحیه شرقی و غربی تقسیم شد؛ اگرچه برخی اوقات توسط امپراتورانی چون کنستانتین یکپارچه گشت.[۱]
تا سال ۴۵۰ میلادی رومیان باستان، انگلستان را ترک کرده بودند و به جای آنها تعداد زیادی از مردم شمال اروپا در آنجا اقامت داشتند. اقوامی که در آنجا سکونت داشتند متعلق به چهار قبیله، آنگلها، یوتها، فرزینها و ساکسونها بودند. این ساکنان، «آنگلوساکسون» نامیده شدند. قبرهای منطقه ساتن هو با یادداشتهای راهبانی مثل عالیجناب «بید»، اطلاعات مربوط به تاریخ آنها را بیان میکند. قرنها بعد، شاهان آنگلوساکسون مانند آلفرد کبیر با مهاجمان وایکینگ جنگیدند.
در دنیای رومیها خیلی مهم بود که افراد سایو (شهروند رومی) باشند. ابتدا، مقام شهروند فقط به افرادی که دردرون شهرها زندگی میکردند، داده شد. در سال ۸۹ قبل از میلاد، مقام شهروند به تمام ایتالیاییها اعطا شد. تا پیش از ۲۱۲ بعد از میلاد، مقام شهروند رومی به همه مردان آزاد که در محدوده امپراتوری روم زندگی میکردند، اعطا شد. مقام شهروندی به بردگان و زنها داده نمیشد.