بهراد ، انسانی نیش خورده که فقط به پاس یک سوگند آتش کینه توزی را روز به روز در سینه اش بیشتر و منور تر می کند ، بخت او را تا مرز مهلکه ای پیش می برد که در آن طرف آن چیزی جز سیاهی نیست .بی آنکه بداند این بار تاریکی همان روشنایی صبح زندگی اش بوده که اکنون جای به شب داده است
این رمان را حتما بخوانید
با آرزوی موفقیت و سلامتی برای شما عزیزان